خوابیدن دو فرشته
الان نزدیکه ده شبه و تازه خوابتون برده وقتی می خوابید احساس می کنم تمام دنیا رو سکوت فراگرفته حس وقتایی که تو نوجوانی تو طلوع آفتاب کنار دریا راه میرفتم دقیقا همون آرامش رو احساس میکنم و با خودم میگم خب حالا چی کار کنم؟! دلم میخواد تمام کارهایی که با بیداری شما امکان انجامش نیست رو در این فرصت مغتنم انجام بدم ولی چه میشه کرد که خستگی همیشه بیشتر از کارهای زمین مونده است امشب که مثل هرشب خوابوندمتون و داشتم به همین چیزا فکر میکردم یه هو نگاهتون کردم به این فکر افتادم که چقدر زیبا کنار من (حسین ) و در آغوش من (فاطمه) خوابیدید و من مطمئنم یک روز حسرت این روزها و این لحظات رو خواهم خورد که چقدر شیرین بودند و من چقدر ساده از کنارشون عبور کر...